1- یه برنامه کویرنوردی یکی از گروههای کوهنوردی تدارک دیده بود در شهر سیریک از توابع میناب در شرق بندرعباس، تصمیم گرفتم اینبار برخلاف گذشته در این برنامه شرکت کنم. طبق معمول کوله پشتی رو بستیم و به اتفاق گروه پنج شنبه مورخ 1/12/87 ساعت 15 به سمت سیریک به راه افتادیم. طبق برنامه ریزی انجام شده باید 45کیلومتر پیاده روی در یک روز انجام میدادیم.
2- گروههای زیادی در این برنامه شرکت داشتن و فکر کنم جمعا تعدامون 120 نفری میشد.
3- برنامه جالب بود چون ساعت 6:30 صبح جمعه که حرکت رو شروع کردیم ابتدا به مدت 3ساعت در کویر راه رفتیم و بعد مسیرمون رو به سمت لب دریا کج کردیم و 3:30 ساعت رو هم در ساحل پیاده روی کردیم. از نکات جالب برنامه یکی از روستاهای میون راه بود که با شربت و آب خنک از ما پذیرایی کردن.(چقدر چسبید من که پنج لیوان خوردم!)
4- اولین گروه که ما بودیم ساعت 12:30 به محلی به نام زیارت رسیدیم و چیزی در حدود 30کیلومتر راه رفته بودیم. یواش یواش بقیه هم رسیدن و برا من خیلی جالب بود خانمهایی که کل مسیر رو پابه پای ما اومدن اگرچه یه تعدای که خسته شدن میون راه سوار ماشین میشدن.
5- باتوجه به خسته شدن بیشتر بچه ها تصمیم گرفته شد همون مکان پایان برنامه اعلام بشه و ما هم که می خواستیم بقیه راه رو که نزدیک به 2:30 پیاده روی بود بریم به خاطر گروه بیخیال شدیم.
6- مناظر زیبایی از شن روان و کویر و دریا دیدیم ولی متاسفانه دوربین همرامون نبود که عکس بگیریم.
7- تا قبل از سال جدید دو برنامه سنگین کوهنوردی خارج از استان در پیش دارم پس با اجاره میرم برا اونا برنامه ریزی کنم. شیرکوه یزد و تفتان زاهدان
8- راستی می خواستم بپرسم نظرتون چیه اگه بخوام در هر پست از جاهایی که میرم عکساشوهم بزارم. اگه دوست دارید تایید کنید شاید در آینده نزدیک ریخت بی ریخت ما رو هم دیدید!!!! (باور کنید بیشتر کوهنوردها قیافه هاشون همین جوریه! یه وقت نگید عکستو بردار حالمونو به هم زدی!!!)
سلام
شما خوبین البته که خوبین چون باز رفتین تفریحات سالم واقعا به حالتون غبطه می خورم و خوشحالم که حداقل هستند کسانی که از زندگیشون درست بهره برداری می کنن
من نه امروز سیستمم مشکل داشت تازه درست شده
شما هم که دارین می ترکونین دیگه
انقدر شلوغ نکن بچه (چشمک)
موفق باشید
فقط مواظب باش دل کسی رو نترکونی چون تاوانش خیلی سنگینه
باز هم مثل همیشه !!! نظر من به این جمله ختم میشه که چه خوش گذشته ها :)))
من یه سفر کویری بیشتر نرفتم ولی واقعا برام جذاب بود ...
راستی شربت به بقیه هم رسید ؟؟؟
نظرات متفاوته... ولی قالب جدید زیاد قشنگ نیست ...
اتفاقا من خودم هم اون قالب رو بیشتر دوست دارم. ولی از اونجایی که می خواستم عکسم رو تو وبلاگ بزارم و در قالب قبلی این امکان وجود نداشت تصمیم به عوض کردن قالب گرفتم. حالا شما به بزرگواری خودتون ببخشید.
آهان یادم رفت !!! در مورد عکس هم باید بگم ... از مکان هایی که میرید عکس بذارید ... عکس خودتون رو نذارید که بعدشم مجبور باشید بگید همه ی کوهنوردها این شکلین ؟؟؟ راستی مگه کوهنوردها چه شکلین ؟؟؟
شاید همین کار رو کردم تا ببینم بقیه چی میگن
سلام
ظهر بخیر. این پستت با اینکه فقط یک روزه بود اما به نظرم بهتر از قبلی بود. من دلم میخواد توی کویر یه عالمه راه برم
در مورد عکس هم بگم که به قول یه بنده ی خدا عکس بذار . مگه خودت عکاس عکسایی که میخوای بگذاری نیستی؟پس خودت توی عکس چه کار میکنی؟:)) در مورد قالب هم موافقم. رنگش جالب نیست . ( ببخشید ها )
پست قبلیم که افتضاح بود خودم هم فهمیدم! و در مورد قالب در کامنت بنده خدا توضیح دادم. خب بعضی وقتها دوربین رو میدم به دوستام که عکس بگیرن اشکالی داره؟؟؟؟
salam...khobid? etefaghan ghabl az in ke matlabeton ro bekhonam khastam beporsam chera aks nemizarid...age aks bezarid kheili khob mishe......pishapish baraton safare khobi ro arezo mikonam....khosh begzare
مرسی گلم!چشم، حتما نظرتون رو انجام میدم
akse khodeton ro ham bezarid
حتماً، ولی اول اجازه بدید بقیه نظرات روهم بدونم .
کوهنوردی و مطالب پیرامونش همیشه جذاب و دیدنی و خاطرات اونم همیشه شنیدنی است.
از من دلخور شدین؟
دوست ندارم از هم دلخور باشیم
اهمیتی نداره، چیزی که مهمه اینه که ما آدما مطابق میل خودمون زندگی کنیم و دلیلی نداره به خاطر کس دیگه ای به خودمون سختی بدیم.
سلام
مرسی که اومدی
این ترانه واسه خیلی ها خاطره انگیزه
بازم بیا پیش ما
۱ عاشق کویرم
۲ با عکس موافقم خیلی زیاد
۳ جواب کامنتتو دادم سری بزن
۴ مرسی از اینکه سر زدی دوست عزیز
۵ در شمن من پزشک نیستم پرستارم
نیکی و پرسش؟:) با عکس پستاتون جذاب تر هم میشه؟ شما عضو تیم ملی کوهنوردی نیستید؟
خوبه، نه جونم اگرچه دوستدارم عضو تیم ملی بشم ولی باید تمریناتم رو بیشتر کنم.
می دونی کم آویز جان مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسه. توی پستم هم نوشتم تجربه بهم نشون داده متاسفانه نه همه مردم عین شما فکر می کنن. نه ما فرصت شناخت همه مردم رو داریم توی بیمارستان بهم ثابت شده اگه به یکی یه لبخند مهربورن بزنیم فردا که حالش خوب می شه می خواد رو کله مون کله معلق بزنه متاسفانه...در ثانی شاید خود منم خیلی راضی نبودم اون رو توی اون شرایط تنها بزارم یا ول کنم برم ولی کاری هم نمی تونستم بکنم. شناختی که خودم در مورد مردها از طریق شوهر خودم دارم اینه که توی این شرایط دوست دارند تنها باشن...
در ضمن همین هم که اون سن و سالی نداشت باعث می شه اون استنتاج رو بکنم وگرنه اگر پخته تر بود شاید درک بالاتری هم داشت.
نمی دونم شاید اگه ما هم تو شرایط مشابه بودیم همین کار رو می کردیم.
سلام ...
گمان کردم اگر نیایم و سر نزنم شما سر بنده را می بری و به بالاترین قله ی فتح شده خواهی برد !
آقا تبریک که از این سفر موفق باز گشتید !
من یکبار - عید پارسال - به جبر پسرعموی گرام رفتیم کوه های فومنات رو متر کردیم. منهای شیب های وحشتناک که ورای یه کوه عمومی بود و بیشتر تخصصی مناظر سحرانگیز آن منو مست کرد. حتما با دوستان به سمت فومن یا کوه های شفت گیلان بزنید ...
کوه های جاده هراز هم فوق العاده اند. آیا امکان صعود دارند ؟
جاده هراز و آمل هم خیلی زیباست ...
آقا ما تو شهرمون یه کوهی داریم که درست مرکز شهره !
کنارش یه استخر بزرگ هم هست. با ماشین هر روز می ریم تا قله و صعود می کنیم و به استخر و کل شهر ازاون بالا دید می زنیم و می آئیم پائین !
اینم از سیر و سفرهای ما !
خوب . این هم از نظر طولانی جبران دیرکردم !
شاد باشی جوون کوهنورد ...
ایول صعود! بابا شما هم که دست کمی از ما نداری!!! تنبل خانوم
جاده هراز رو رفتم ولی کوههاشو صعود نکردم و اطلاع زیادی از کوههاش ندارم،اگه میخوای برات تحقیق کینم. درخصوص این کوهی که شما معرفی کردی حتما بررسی می کنیم و اگه شد با گروه بریم.
پایدار باشی
درود
ممنون از تعریفتون تشکر از چوب کاریتون
حتی افتخار پیوند وبلاگم رو هم به خودتون ندادید اما بد جوری چوبکاری میکنید
به هر حال شرمنده اگر دیر آمدم
غرض بی و فائی نبود
کی قرار شد لینک بدیم که من امتناع کردم؟؟؟؟ من دوستدارم کسانی رو لینک کنم که او اوناهم بخوان و حالاکه فهمیدم مایل به تبادل لینک هستین فورا شما رو می لینکم!
من که قبلا لینکت کردم
سلام
مرسی از حضورت. اتفاقاْ منم عاشق کوهم. ولی متاسفانه شرایط کاریم یه جوری هستش که نمیتونم براش برنامه ریزی داشته باشم.
salam . shabetoun bekheir!
ma ham jomeh raftim kavir kheili bahal bood tahala narafte boodam . rasti azdidane aksatounam khoshhal misham .
سلام ، ظهر شما هم به خیر و شادی!
چهخوب! پس شما خوب میدونی کویر به آدم چه حسی میده!
چشم! منتظ عکسها باشین
لطفا دفعه بعد که اومدی یه اسمی،وبلاگی، نشونی خلاصه یه چیزی ازخودتون بزارید بدونیم کی برامون کامنت گذاشته!
سلام..مرسی از حضورتون
راستی خوش به حالتون که اینقدر توی طبیعتید...همیشه شاد و سلامت و پیروز باشید
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
حرفهای سنگی و زنگ زده زندگی با دستهای نامرئی امید می چرخد، انگیزه تمام اعمالی که در زیر این گنبد نیلی صورت میگیرد ، امید است اگر امروز یزدانی نداشت انسان برای چه زندگی میکرد، پس ما زندگی میکنیم و با تمام امید و آرزوهایمان فردا را می جوئیم چون که فردا متعلق به ما است.
چه قشنگ از امید گفتی! آفرین
هر پستی که مینویسم منتظریم بیای و با این نوشته های ادبیت پستمون رو رنگ و لعابی بدی. ما که طبع ادبیمون صفره و از این چیزا بلد نیستیم بنویسیم!!!
سلام مهربون؟؟؟ اوضاع چطوره؟؟؟میبینم که مثل همیشه خوش میگذره!!!!!!راستی جواب سوال قبلیمو ندادیا؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام نگارم!
اوضاع مثل همیشه توپ توپه! کماکان داریم زندگی می کنیم ولی با لذت! منو ببخش عزیزم ظاهرا حافظه کوتاه مدتم از کار افتاده منظورت رو از سئوال نفهمیدم اگه یه لطفی کنی و دوباره بپرسی سه سوته جواب میدم.
برای چی باید الکی دروغ بگم؟؟؟؟؟؟ میخواهی شناسنامه نشونت بدم
نه لازم نیست
سفر نرفتم.می رفتمم سوغاتی ای در کار نبود.سوغاتی درکار نمی بود چون پولی در بساط نیست!
منظورت از این که آن خانوم ها خیلی هنر کردند با شما تا انجا آمده بودند حرف این بود که نیروی بدنیشان کم است؟!
خوب چه غم است؟!...عقل مهم تر است یا زور بازو؟!(که در این مکان زور بازو می شود زور پا!)...کوه روی برای لذت است.تا جایی که عشق می کنی برو.جایی که نیازت رفت دیگر نیازی نیست به ادامه اش.ماکه این عقیده مان باشد.عکس هم بگذار.غیرقابل تحمل هم باشی خیالت تخت ما به رویت نمی آوریم!!!...عکس بگذاری تصویری تر می شود.خوب است...حالا بنشین تصمیم بگیر که بگذاری یا مارا خیط کنی!...راستی...چه کنیم دیگر...میهمان دوست نداریم.تو اصولا با آدمهایی که تو را بچه می گیرند و هیچ حرفشان برایت و هیچ حرفت برایشان جالب نیست چه می گویی؟!...ما با تنهاییه خودم حال می کنیم و موجود بودن در جمع دوستانمان!
1- مطمئن باش به وقتش اگه اراده کنی هم سفر میری و هم پول تو بساطتت میاد! ما هم به سن شما که بودیم اینجوری سفر نمی رفتیم که.
2- مطمئنا در دوران مدرن امروزی عقل بسیار مهمتر از زور بازو است، انتظار من این بود که یه تعداد از خانوما نتونن اینقدر راه بیان که اومدن. البته این انتظار در مورد بعضی از آقایون هم صدق میکرد.
3- اینو درست گفتی! کوه عشقمه و باورت نمیشه اگه بگم فعلا تنها آروزی زندگیم رفتن به قله اورسته.........
4- نه عزیز من! نظر شما کاملا شنیدنیه و صددرصد در تصمیم گیری ملاک من خواهد بود و به خاطر تو عزیز شیرازیم! هم که شده پستهامو از این به بعد تصویری می کنم. فقط فرصت می خوام که به این کار مسلط بشم.
5- من آدمی با اعتماد به نفس بالا هستم نمیدونم چی شد که اینجوری نوشتم برای اینکه به گفته دوستام در زمره کوهنوردای خوشتیپم و مطمئنن اگه عکسامو بزارم روزی صد بار فقط برا دیدن عکس من میاین و کلی قربون صدقم میرین!!!!!!!!
6- من چنین آدمهایی رو حساب آدم نمی کنم! و شما هم همین کارو کن چون این شما نیستی که ضرر می کنی بلکه اونایی هستن که با گوش ندادن به حرف شما از نظرات سنجیده شما بی بهره اند.
7- اینکه باتنهایی خودت حال می کنی خیلی خوبه، یه جور وارستگی در آدم بوجود میاره ولی تا جایی که از آدمهای دیگه فراری نباشی.
خیلی حرف زدم به اندازه یه پست کامل، امروز از اون روزهاست ها! آخه من ...........
کاش بیشتر از مناطقی که رفته بودی می نوشتی کمتر توصیفشون کردی و صد البته عکس می تونه این مشکل خواننده رو در تصور مناطق مورد اشاره ات جبران کنه !
طولانی ترین پیاده روی من در یک روز سنگین برفی در یک منطقه ییلاقی که حداقل 60 سانت برف باریده بود از ساعت هفت صبح تا 2 بعد از ظهر " فقط رفت " بود که وقتی رسیدم خونه متوجه شدم چقدر خسته ام اینقدر که مناظر جادویی و پرشکوه بودند انگار که طبیعت لباس عروس تنش کرده بود ...نفس گیر بود
میل به زمدگی در تو خیلی قویه ...
1- راستش رو بخوای هدف من از نوشتن خاطرات سفرهام دادن یه سری اطلاعات هر چند ناچیز برا کسانیه که بخوان اونجاها برن و بیشتر به جنبه فنی کار توجه دارم تا کیفی و ادبی.
2- همه جا گفتیم ذوق ادبیمون در حد زیر صفره پس لطفا از من توصیف نخواین ولی امیدوارم همونطور که گفتین با عکس این نقیصه رو جبران کنیم.
3- آفرین! مسافت زیادی رو رفتی. فقط کفش مناسب داشتی و پاهات اذیت نشد؟
4- آدم بی امید به زندگی دیگه زنده نیست مرده متحرکه.......
خواستم جوابی بهتون بدم ولی دیدم به یه چیزی اشاره کردی گفتم ادم به برادرش که جواب نمی ده فقط خواستهیه نظری بده ولی خودش هم به همون معتقد هست
نمی دونم راجع به چی داری حرف می زنی؟ نشناختمت؟؟؟؟؟
چند بار جواب کامنتت رو تو وبلاگم خوندم هیچ جمله ای که به برداشتت نزدیک باشه ندیدم..اشتباه برداشت کردی..
منظور من این بود که خوش گذرونیه آدم ها باید حد و مرز داشته باشه.بالاخره یه برهه از زندگی باید به تعهد و قبول مسولیت بگذره..یه وقتی باید از جوونی کردن و خوش گذرونیه صرف کمی فاصله گرفت؛نه اینکه کنج عزلت نشست فقط کمی پخته تر از قبل بود...البته هر کسی مسوول زندگیه خودشه..اگه تصور کردی قصد دخالت یا اظهار نظر داشتم ازت عذر می خوام..
در مورد اینکه پرسیدی مگه اشتباه اون آدم چی بوده؟
باید بگم اشتباهش این بود که پای تعهد و عهد و پیمونش نموند چون نمی تونست از خوشی های ظاهری دل بکنه...مدت ها از آینده و زیباییهاش برنامه ریخت ولی وقتی نوبت عمل شد زیر بار مسولیت نرفت...
زندگیه اون کمی به من ربط داشت چون ما بخشی هم زندگی و دنیای هم بودیم...
۱- نیازی به عذر خواهی نیست رویاجونم! مطمئنم از باب مشورت و خیرخواهی این حرفا رو زدی و من هم به دقت خوندم.
2- تنها مرزی که من برا خوشگذرونیم تعریف کردم جایی که آزارم به کسی نرسه و کسی رو از خودم نرنجونم.
3- آدم وقتی باید پیمان ببنده که بتونه سر پیمانش بمونه، با شرایطی که من الان دارم بستن هر پیمان مساویه با پیمان شکنی و از اونجایی که همه جور بدی شاید در ذاتم باشه الا پیمان شکنی صلاح دونستم زیر بارش نرم تا بعدا عذاب وجدان نگیریم.
4- تنها راه حل این موضوع اینه که شرایط زندگیم رو عوض کنم حالا شما قضاوت کن وقتی الان در بهترین شرایطی که آرزوش رو دارم هستم و به زعم خودم بهترین زندگی رو دارم چرا شرایط رو تغییر بدم و خودم رو درگیر داستای بکنم که معلوم نیست سرانجانش چیه؟ شما جای منب ودی این کار رو میکردی؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد خانوم ها چی فکر کردی!!؟؟ هاننننننننننن!؟
من هم کویر می خوام!! تا حالا نرفتم کویر...می گن خیلی قشنگه..مخصوصا شبهاش!نه؟
حتما عکس بذار...عکس خودت رو نذار!! چشت می زنن خوب!!
از اونجایی که دخترخانومها رو خیلی دوست دارم! همیشه بهترین فکرها رو دربارشون می کنم!!!!!
شبهای کویر رویاییه و غیر قابل وصفه، اگه فرصت کردی کتاب کویر دکتر شریعتی رو بخون اونوقت میدونی چی می گم........
پیشنهاد خوبیه ولی برا اینکه چشمم نزن هرجا عکس خودم باشه یه دونه از این چشم کورکنهای گنده هم میندازم گردنم!
سلام
خوبه ادم مطابق میل خودش رفتار کنه ولی وقتی رابطه ای ایجاد می شه باید به علایق و نظرات اون هم احترام بذاره ما تو وبلاگمون داریم با نظر دادن و احترام به نظر هم اینو به هم یاد می دیم و یاد می گیریم که از هم دلخور نشیم و انتقاد پذیر باشیم
من از نوشته های شما و نوع نوشتاری شما خوشم اومده دوست دارم که با شما تبادل لینک و نظر داشته باشیم ولی صادقانه و صمیمانه
خیلی حساسی ها
فکر نمی کردم
من بعد بیشتر مراقب نوشته هام می شم فکر می کردم کوهنورد شدی دلت هم سنگه ولی نه مثل اینکه دلت دریاییه
منو ببخش
راستی مگه شما مرخصی رفتین؟
من که هستم و منتظر
ما رو نگران کردی ها
خوب برقا اومد دیگه؟؟؟؟؟؟؟
منم با همه نوشته هاتون موافقم
پس دوستی شروع شد
این موافقت حاکی از فهم و شعور بالای شماست، چون خیلی جاها که این حرفها رو می زنم عده ای با پناه گرفتن پشت الفاظ قشنگی مثل هم نوع دوستی، گذشت و فداکاری نظریات منو رد می کنن درصورتی که با حرف و شعار نمی تونیم یه زندگی خوب برا خود و اطرافیانمون درست کنیم بلکه عمل درست ماست که موجب خوشبختیه.
بهرحال گذر زندگی(هر چند کوتاه) به قول "دمدمی" ما رو از ایده ئآلیستی به رئالیستی سوق داده و به نظر من تنها شرط زندگی راحت در دنیای مدرن این طرز تفکره..........
سلام
آدم جالبی هستی دائما توی کوهستانی و به تازه گی هم که از کویر سر دراوردی حالا ببینیم کی از جنگل سر در می اری ؟ در هر صورت خوش به حالت ما که در زندان دیوارهای اتاقمان خود را محبوس کرده ایم ...راستی درس هایی از کویر را در وب دارم خواستی بخون ..در ضمن با عکس موافقم ..ما با قیافه آفتاب خورده کوهنوردان آشناییم و غالبا زیبایی های درونی ادمها برای ما گوشه نشین دلچسب تره پس نگران هیچی نباش و مناظر زیبا را بگیر ..مرسی
مرسی بابت لطفی که به من داشتی! تابستون یه برنامه کوه درفک در گیلان دارم که باید از مسیر جنگلی بریم. حتما میام و می خونم.
از آدم مهربونی مثل شما انتظاری هم جز این نبود!!!!
راستی جواب اینکه چرا به فکر امام حسین بودم را برات گذاشتم خواستی بخون
حتما، الان میام
میشه بگین کجایین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رستوران
تو 7 سال دیگه هم به من خواهی گفت:مطمئن باش وقتی به سن من رسیدی فلان!پس تو سن ما بودی چه می کردی برادرم؟!این 1.
خوب شاید بشود انتظارت را منطقی گرفت 2.
من شیرازی بودم که تا الان صد دفه....!شوخی کردم.ولی من شیراز نیستم.فسام!...ما هم به تو فرصت می دهیم سه پانیه وقت برای مسلط شدن کافیست؟!1..2...3...اه!تو چه آدمیزاد کندی هستی!!..4.
دوستات دوست نیستن معلومه!ما دوستاتیم که حقیقت را عنوان می کنیممممممم!(میدانی؟شتر در خواب بیند پنبه دانه...!5.
باشد!ما هم چنین ادمهایی را ادم حساب نمی کنیم.ولی غلط نکنم قبل ما انها اینکار را در قبال ما اعمال می کنند!!!6.
پس ما وارسته هستیم...!!!نه مطمئن باش من از کسی که "ادم" باشد هرگز فراری نخواهم بود!7.
بزرگترین ارزوی ما یکی نیست هزار تاست.و البته چون تعداد زیاد است اغلب کوچک کوچکند!3.
عروسکم هم یک ببر است یا پلنگ!(نادانیم!)..تیله هم خریداری شد با کلیییی چیز دیگر!چ
راست می گویی زیاد حرف زدیم.ما که نفهمیدیم امروز از کدام روزها بود و آخر تو چه؟!
چقدر ما با هم فرق داریم..من هم آقا پسرها رو دوست دارم!!!
حتما...ممنون ار پیشنهادت!!
آره...باباقوری!! کله از چشم و نظر دورت می کنه!! یه کوچولوش رو از گردنت آویزون کن!!
من جای تو نیستم پس نمی تونم ادعا کنم می تونم درکت کنم چون حقیقت نداره...
فقط این رو می دونم تو بالاخره یه روزی پا تو زندگیه مشترک می زاری البته اگه تصمیم نداشته باشی تا آخر عمر تنها بمونی؛اگه از همین الان که جوونی سعی نکنی کمی خودت رو تو اون شرایط ببری به یکباره نخواههی تونست...
عزیزی که ازش اسم بردم آدم بد ذات وپستی نبود اما چون سالها اون جوری زندگی کرده بود نتونست تو چهارچوب قرار بگیره...
اون می خواست و این خواستن تونست ازش یه یه محبوب بسازه ولی این خواستن فقط دو سال دوام آورد و دیگه نتونست به منی که از جونش عزیز تر بودم متعهد بمونه...
من تونستم بهش وفادار بمونم حتی وقتی که دیگه نبود چون سالها تعهد رو تو وجودم پرورونده بودم...
حرف من اینه که اگه از همین الان این خوش گذرونی ها کم وکم تر نشه بعدا کع پا تو یه رابطه ی عمیق بذلری هم ضربه می زنی و هم ضربه می خوری...چون بلد نیستی...
این نصیحت نیست اینوصف یه تجربه ی خواهرانه بود که تمام تار و پود وجودم رو سوزوند................
ممنون بابت پیشنهادت، دربارش فکر می کنم
سلام خسته نباشی . من هم کوه را دوست دارم. امیدوارم موفق باشی
فکر خوبی یه، البته نه به خاطر عکس خودت!!!!! :P بلکه بیشتر به خاطر این که ما رو هم در دیدن اون مناظر شریک کنی
شرط دیدن اون مناظر زیبا اول دیدن صورت زیبای ماست!
bah bah
شما که می گفتی شبها آنلاین نمیشی، پس چی شده این موقع شب پیام گذاشتی بدجنس!!!!
سلام
شما یک ایمیل به من بدید یا به ایمیل من نامه بده و خودتو معرفی کن
من جواب سوال شما رو در ایمیل راحت تر می تونم بدم...
منتظر میلت هستم...
بای
حتما جونم! ایمیل فرستادم
حتما عکس هم بگذارید تا هم وبلاگ قشنگ تر شود و هم جذاب تر... این سفرنامه نویسی در وبلاگ کار زیبایی است...
حتما بابک جان
از این به بعد منتظر سفرنامه های تصویری من باشید.
سلام
سایت که زیاد است ... اگر می خواهید روی عکس هایی که می گذارید مدیریت داشته باشید nightskin خوبه که البته هزینه ای هم از شما جهت عضویت دریافت می کنه ...
اما اگر می خواهید رایگان باشه tinypic هم خوبه که البته اون هم توسط بعضی از سرورها فیلتر است ...
من تازگی از سایت دیگه ای استفاده می کنم ... که البته قابلیت مدیریت عکس ها رو برای شما به عنوان یک کابر خاص نداره یعنی امکان لاگ این شدن درش نیست ... ولی سایت خوبیه ...اگر دو سایت بالا کارتون رو راه نینداخت ایمیلتون رو بگذارید من با ایمیل هرج مرج نام سایت رو براتون میل خواهم کرد ... می ترسم اسم سایت رو به صورت عمومی بگم چون nightskin و boomp3 هم اون زمانی که من ازشون استفاده می کردم پولی نبودند ولی کاربرهاشون که زیاد شد ...
اما اگر tinypic توسط سرور شما فیلتر نباشه ... سایت بسیار خوبیست
مرسی از راهنماییت عزیزم
ایمیلم رو برات می فرستم
البته night-skin درسته ... بینش یه خطه تیره داره ...الان که رفتم در onenote نگاه انداختم دیدم اشتباه کردم :)
http://night-skin.com/upload
سلام
به به چه فعاااال
من بسیار بسیار عکس دوست می دارم
خیلی خوشحال میشم عکس بگذاری اگه زحمت نیست
شاد باشی
نه عزیزم وقتی می بینم همه دوستام خوشحال و راضی می شن دیگه زحمت معنی نمیده!!!
می خوای راهاتو بگو...
هرچند امیدوارم دیگه اونجوری نشم!
تا جایی که از دستم بر بیاد کمکت می کنم دیگه اونجوری نشی، البته اگه بهم بگی. با اینحال منتظر ایمیلت برا گفتن راهها هستم.
هی با این کوه رفتنت دل ادم اب میفته..من تنبلم
منم قدیما یکی از تنبل ترین اعضا خانواده بودم ولی به لذتی در کوه رسیدم که دیگه برا ازدست ندادنش هر روز صبح ساعت 4:30 از خواب بیدار میشم و می رم 5 کیلومتر می دوم!!!!
سعی اصلی رو خودم باید بکنم...می دونی که...اما فک کنم به کمک یه دوست هم احتیاج داشته باشم.
میلم برا خودم فعلا باز نمی کنه.
اما خب این آدرسشه...
شما بفرست
من به محض وا کردنش می خونم.
من به روزم
عکس عالیه حتما این کارو بکنید